بررسي ميزان كاربست مؤلفه‌های نظریه رشدگرا توسط معلمان ابتدايي شهرستان بابل

هادی مصلح امیردهی، ابراهیم یعقوبی زاد گروی

               DOI KODE:01024                

 چکیده

هدف از پژوهش حاضر، بررسي ميزان كاربست مؤلفه های نظریه رشدگرا توسط معلمان ابتدايي شهرستان بابل است. این پژوهش با روش توصیفی- پیمایشی و با جامعه­ای شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی شهرستان بابل اعم از زن و مرد، به تعداد 1100 نفر صورت گرفت. نمونه­گیری به روش خوشه­ای انجام شد و تعداد 350 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه­گیری این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته، شامل 13 سؤال، براساس طیف پنج درجه­ای لیکرت بوده است. روایی پرسشنامه، با استفاده از روایی محتوا مشخص گردید و پایایی آن براساس ضریب آلفای کرونباخ 95/0 برآورد گردید. نتایج پژوهش نشان­دهنده آن است که در دوره ابتدایی معلمان بیشتر به دنبال آن هستند که کودکان مفاهیم پایه را بیاموزند و زیاد بر پرورش استدلال و رشد شناختی و اخلاقی دانش­آموزان تأکید ندارند. نتایج بخش استنباطی این حیطه نشان داد که آماره دوجمله­ای در سطح 05/p معنی­دار بوده است؛ بنابراین می­توان ادعا کرد که میزان استفاده معلمان ابتدایی از مؤلفه‌های نظریه رشدگرا بیش از سطح متوسط است. همچنین در مورد مقایسه میزان به کارگیری مؤلفه‌های نظریه رشدگرا، آماره فریدمن در سطح 05/p معنی­دار بوده، بنابراین بین میزان استفاده مؤلفه‌های نظریه ‌رشدگرا تفاوت وجود دارد.

واژگان کليدي: برنامه درسی، نظریه رشد گرایی، معلمان دوره ابتدایی، شهرستان بابل.

متن کامل [PDF]